هر آنچه باید در مورد هوش بدنی - حرکتی بدانید!
هوش بدنی یا هوش جنبشی-حرکتی، یکی از انواع هوش است که به توانایی استفاده از بدن و مهارتهای حرکتی برای حل مسائل و بیان خود اشاره دارد. افرادی با هوش بدنی بالا، اغلب در فعالیتهای فیزیکی، ورزش، هنرهای تجسمی و رقص مهارت دارند.
هوش بدنی - حرکتی (کینستیک) یکی از هوش های چندگانهای است که توسط هوارد گاردنر تعریف شده است. هوش بدنی به چگونگی کنترل بدن فرد در فعالیتهای فیزیکی ویا مهارتهای حرکتی ظریف اشاره دارد. افرادی که در هوش بدنی برتری دارند، معمولاً به جای خواندن صرف و پاسخ دادن به سوالات، با انجام فعالیتهای فیزیکی بهتر یاد میگیرند. رقصندگان، ژیمناستیککاران و ورزشکاران از جمله افرادی هستند که گاردنر آنها را دارای هوش بدنی - حرکتی بالایی میداند.
فهرست مقاله
پیشینه هوش بدنی
گاردنر، یک روانشناس رشد و استاد آموزش دانشگاه هاروارد، چندین دهه پیش نظریهای را مطرح کرد که بر اساس آن، هوش را میتوان به روشهای بسیار دیگری غیر از تستهای سادهی ضریب هوشی سنجید. او در کتاب تاثیرگذار خود با عنوان «چارچوبهای ذهن: نظریه هوشهای چندگانه» که در سال ۱۹۸۳ منتشر شد، و همچنین کتاب تکمیلی آن با عنوان «هوشهای چندگانه: افقهای جدید»، به این موضوع پرداخت که تستهای کاغذیِ ضریب هوشی، بهترین راه برای سنجش هوش نیستند.
هوش میتواند شامل هوش فضایی، هوش میانفردی، هوش هستی شناختی، هوش موسیقایی و البته هوش بدنی - حرکتی باشد. با این حال، بسیاری از دانشآموزان در آزمونهای کتبی نمیتوانند به بهترین نحو عملکرد داشته باشند. در حالی که برخی از دانشآموزان در چنین محیطهایی عملکرد خوبی دارند، برخی دیگر اینطور نیستند.
نظریه گاردنر و انقلابی در آموزش
نظریه هوشهای چندگانهی گاردنر با واکنشهای تند و ضد و نقیض زیادی، به خصوص از سوی جامعهی علمی و به ویژه روانشناسان، روبرو شد. منتقدان بر این باور بودند که گاردنر صرفاً استعدادها را دستهبندی کرده است.
با وجود این مخالفتها، در دهههایی که از انتشار اولین کتاب گاردنر در این زمینه میگذرد، او به چهرهای محبوب در حوزهی آموزش تبدیل شده است. هزاران مدرسه از تئوریهای او استقبال کردهاند و این تئوریها در اکثر برنامههای آموزشی و صدور گواهینامهی معلمان در سراسر کشور تدریس میشوند.
دلیل پذیرش و محبوبیت تئوریهای گاردنر در حوزهی آموزش، این است که او معتقد است همهی دانشآموزان میتوانند باهوش باشند، اما هوش آنها به شیوههای مختلفی بروز پیدا میکند. به عبارت دیگر، هوش یک مفهوم تکبعدی و محدود به تستهای ضریب هوشی نیست.
تئوری «بِیب روث»
گاردنر برای توضیح هوش بدنی - حرکتی، داستان جوانی به نام «بِیب روث» را تعریف میکند. روث در مدرسهی صنعتی سنت مری در بالتیمور، پشتِ خط زن (گیرنده توپ) بازی میکرد (برخی روایتها میگویند او فقط بهعنوان تماشاچی در کنار زمین ایستاده بود). او در آن زمان تنها ۱۵ سال داشت و به پرتابهای دست و پا شکستهی یکی از بازیکنان میخندید. کشیش متیو بوتلیه، که حامی و راهنمای واقعی روث بود، توپ را به او داد و پرسید که فکر میکند آیا میتواند بهتر از آن بازیکن پرتاب کند؟قطعاً او بهتر از آن بازیکن پرتاب کرد.
بِیب روث بعدها در شرح حال خود نوشت: «احساس عجیبی بین خودم و تپهی پرتاب توپ برقرار شد. انگار به نوعی، برای ایستادن در آن نقطه به دنیا آمده بودم.»
روث، همانطور که میدانیم، به یکی از برترین بازیکنان بیسبال تاریخ ورزش و حتی شاید برترین ورزشکار تاریخ تبدیل شد. گاردنر استدلال میکند که چنین مهارتی صرفاً استعداد نیست، بلکه نوعی هوش است. او در کتاب «چارچوبهای ذهن: نظریهی هوشهای چندگانه» میگوید: «کنترل حرکات بدن در قشر حرکتی مغز قرار دارد و هر نیمکره بر حرکات بدنی تسلط دارد.»
گاردنر عنوان میکند که «تحول» حرکات بدن یک مزیت آشکار برای گونهی انسان به شمار میرود. این تحول در کودکان طبق یک جدول زمانی مشخص پیشرفت میکند، در تمام فرهنگها وجود دارد و بنابراین شرایط لازم برای در نظر گرفته شدن به عنوان یک نوع هوش را برآورده میکند.
افرادی با هوش بدنی - حرکتی بالا
نظریهی گاردنر را میتوان به مفهوم «تمایز» در کلاس درس مرتبط کرد. در تمایز، معلمان تشویق میشوند از روشهای مختلف (شنیداری، دیداری، لامسهای و غیره) برای آموزش یک مفهوم استفاده کنند. استفاده از طیف وسیعی از استراتژیها برای مربیان به منزلهی یک چالش است تا بتوانند با تمرینها و فعالیتهای گوناگون، «راههایی برای یادگیری یک موضوع توسط دانشآموز» را بیابند.
گاردنر هوش را به عنوان توانایی حل مسئله تعریف میکند. اما به هر حال، چه آن را هوش بنامیم و چه توانایی، مشخص است که برخی افراد در حوزهی بدنی - حرکتی از هوش یا توانایی بالایی برخوردارند، مانند ورزشکاران، رقاصان، ژیمناستیککاران، جراحان، مجسمهسازان و نجاران.
علاوه بر این، افراد مشهوری که سطح بالایی از هوش بدنی را از خود نشان دادهاند، شامل مایکل جردن بازیکن سابق NBA، مایکل جکسون خوانندهی پاپ فقید، تایگر وودز گلفباز حرفهای، وین گرتزکی ستارهی سابق هاکی روی یخ NHL و مری لو رتون ژیمناست المپیک میشوند. این افراد به طور واضح کسانی هستند که توانستهاند به کارهای خارقالعادهی فیزیکی دست بزنند.
کاربردهای آموزشی هوش بدنی - حرکتی
گاردنر و بسیاری از مربیان و طرفداران نظریههای او بر این باورند که با استفاده از روشهای زیر در کلاس درس، میتوان هوش بدنی - حرکتی دانشآموزان را تقویت کرد:
- فعالیتهای نمایشی (نقشآفرینی): با اجرای نمایشهای کوچک، دانشآموزان درک بهتری از موضوعات پیدا میکنند و در عین حال مهارتهای حرکتی خود را برای تقویت هوش بدنی به کار میگیرند.
- ابزارهای کمک آموزشی (Manipulatives): استفاده از ابزارهای کمک آموزشی مانند مدلهای سهبعدی، لگو و بلوکهای ساختنی به دانشآموزان اجازه میدهد تا مفاهیم انتزاعی را به صورت ملموس درک کنند و در حین بازی و یادگیری، تحرک داشته باشند.
- ایجاد ایستگاههای یادگیری: با ایجاد ایستگاههای یادگیری با فعالیتهای مختلف، دانشآموزان میتوانند با حرکت در ایستگاههای مختلف و انجام فعالیتهای فیزیکی مرتبط، به یادگیری بپردازند.
- ساخت مدل: در مواقع مناسب، از دانشآموزان بخواهید مدلهایی برای نمایش درک خود از موضوع بسازند. این کار باعث میشود یادگیری با تحرک همراه شود.
- اجرای نمایشی از ادبیات یا متون خوانده شده: با اجرای نمایشی از داستانها یا متون خوانده شده، دانشآموزان علاوه بر درک عمیقتر مفاهیم، مهارتهای بیان و بدن خود را تقویت میکنند.
- تهیهی ویدئو برای ارائه در کلاس: ساخت ویدئو با موضوع درسی، روشی خلاقانه و سرگرمکننده برای یادگیری است که دانشآموزان را به فعالیت بدنی و مشارکت در فرایند یادگیری تشویق میکند.
با استفاده از این روشها، دانشآموزان به جای اینکه بیتحرک پشت میز بنشینند و یادداشتبرداری کنند یا در آزمونهای کتبی شرکت کنند، با حرکت و فعالیت بدنی به یادگیری میپردازند. این امر به دانشآموزانی که هوش بدنی - حرکتی بالایی دارند کمک میکند تا پتانسیل خود را شکوفا کنند و یادگیری برای همهی دانشآموزان جذابتر و پربارتر شود.
دانشآموزان با هوش بدنی - حرکتی زمانی که فعالیتها تنها بر خواندن یا گوش دادن به سخنرانی تمرکز داشته باشند و آنها نتوانند چیزی را لمس کنند یا حرکت داشته باشند، یادگیری کمتری کسب میکنند. در چنین مواردی، معلم میتواند از مثالهای مرتبط با ورزش استفاده کند تا دانشآموز حداقل بتواند مطالب را به حرکات فیزیکی مرتبط کند.
افراد با هوش بدنی - حرکتی چگونه یاد میگیرند؟
افرادی که سبک یادگیری آنها بر اساس هوش بدنی - حرکتی است، زمانی که به آنها اجازه داده شود از حس لامسه و حرکات کلی و ظریف بدن به عنوان بخشی از فرایند یادگیری استفاده کنند، بهتر یاد میگیرند. آنها اغلب به جایِ کار با برگههای تمرینی یا خواندن از کتاب، مشارکت مستقیم با موضوعی که در حال یادگیریاش هستند را ترجیح میدهند. دانشآموزان با سبک یادگیری بدنی - حرکتی، زمانی که به طور فعال از مطالب استفاده میکنند، آن را بهتر درک کرده و به مدت طولانیتری به خاطر میسپارند.
عمل نوشتن نیز میتواند به آنها در حفظ و پردازش اطلاعاتی که مینویسند کمک کند. نوشتن پاسخ به یک سوال قبل از اینکه آن را با صدای بلند بگویند، ممکن است برایشان مفید باشد. همچنین تعامل با کامپیوتر یا کیبورد برای آنها جذابتر از خواندن است. پروژههایی که دانشآموز را درگیر ساختن نمایشگرها و وسایلی میکند که موضوعات درسی را توضیح میدهند، مانند جعبههای سایهای (shadow box)، مدلها، انیمیشنها یا ویدیوها، ممکن است برای آنها مفید باشد. آنها ممکن است از ساختن یک بازی برای مرور اطلاعات لذت ببرند.
این دانشآموزان از جدا کردن و ساختن وسایل لذت میبرند. اجرای نمایشی از موضوعات درسی، بازیهای نقشآفرینی، نمایشها و آزمایشها و کارهای آزمایشگاهی برای آنها جذابتر است. همچنین ممکن است از اردوهای علمی و برنامههای جستجوگری (scavenger hunt) لذت ببرند. آنها اغلب از بازیهای فیزیکی، ورزش، رقص، تئاتر و ورزشهای گروهی لذت میبرند.
انتخابهای شغلی برای افراد با هوش بدنی - حرکتی
دانشآموزان با سبک یادگیری بدنی-حرکتی ممکن است به سمت مشاغلی کشیده شوند که شامل تعامل فیزیکی باشد. در حوزه مشاغل مرتبط با سلامت، این مشاغل میتوانند شامل جراحی، پرستاری، فیزیوتراپی، کاردرمانی، تکنسین فوریتهای پزشکی و درمان تفریحی باشند. در حوزهی هنر، این مشاغل میتوانند شامل بازیگر، رقاص، هنرمند (نقاشی، مجسمهسازی)، هنرمند صنایع دستی یا طراح باشند.
در حوزهی تربیت بدنی و ورزش، مشاغل شامل مربی ورزشی، مربی شخصی، مربی ایروبیک، معلم تربیت بدنی و ورزشکار حرفهای میشوند. مشاغل فنی شامل نجاری، کار با چوب، مکانیک و کارخانه با سیستمهای متحرک است. سایر مشاغل شامل پستچی، آتشنشان، افسر پلیس، محیطبان یا مشاغل نظامی میشود.
سخن پایانی
نظریهی هوش بدنی - حرکتی گاردنر میگوید حتی دانشآموزانی که در آزمونهای کتبی موفق نیستند، همچنان میتوانند باهوش در نظر گرفته شوند. ورزشکاران، رقاصان، بازیکنان فوتبال، هنرمندان و افراد دیگر میتوانند در کلاس درس به طور مؤثری یاد بگیرند، به شرطی که معلمان هوش فیزیکی آنها را به رسمیت بشناسند.
تمایز قائل شدن در شیوهی آموزش برای دانشآموزان با هوش بدنی - حرکتی، روشی مؤثر برای برقراری ارتباط با این دانشآموزان است که ممکن است آیندهای درخشان در مشاغلی داشته باشند که به استعداد کنترل حرکات بدن نیاز دارد. همچنین، سایر دانشآموزان نیز از استفاده از حرکت در فرایند یادگیری بهرهمند خواهند شد.
منابع
برای کسب مشاوره جامع و کارآمد درباره دورههای موفقیت و توسعه فردی، لطفا با مشاوران آکادمی خورشید در ارتباط باشید.
مقاله های پیشنهادی نویسنده
آخرین مقاله ها
آخرین مقاله ها
نظرات کاربرانComments
اولین نفر برای ثبت نظر در این مقاله باشید