نظم و انضباط پایه و اساسِ اجرای عادت‌های لازم برای یک زندگی خوب است. همانطور که مکانیزم پیچیده ساعت، زمان‌سنجی دقیق را تضمین می‌کند، نظم و انضباط نیز به عنوان مکانیزمی عمل می‌کند که یک سیستم را با ثبات و هدف به جلو می‌برد.

برای درک بهتر این موضوع، به یک نویسنده دلخواه فکر کنید. اگر فردی بخواهد کتابی منتشر کند، نوشتن گاه به گاه و امید به اینکه یک جادوگر ناگهان ظاهر شود و طرح‌های ناقص او را به کتابی کامل تبدیل کند، ایده‌ای احمقانه است.

چاپ کتاب نیازمند نظم و انضباط و رویکردی سیستماتیک است. اگر می‌خواهید تا زمانی که زنده هستید کتابی منتشر کنید، باید تمرین نوشتن روزانه را به عادت خود تبدیل کنید و اینجاست چالش شروع می‌شود.

همه در آغاز سفر کتاب‌نویسی احساس انگیزه می‌کنند، اما این انگیزه به سرعت از بین می‌رود. شروع با پتانسیل بی‌نهایت پس از یک هفته مانند یک مانع غیر قابل عبور به نظر می‌رسد.

اما با داشتن نظم و انضباط شخصی در کنار خود، می‌توانید خود را مجبور کنید که روی صندلی بنشینید و کلمات را روی کاغذ بیاورید. با تکمیل هر جلسه نگارش، نه تنها به پایان کتاب نزدیک می‌شوید، بلکه انگیزه شما نیز دوباره زنده می‌شود و باعث می‌شود در کل سفر هیجان بیشتری داشته باشید.

نکته اینجاست: انتشار یک کتاب دشوار است، مانند هر چیز دیگری که در یک دوره زمانی طولانی طول بکشد. با این حال، سخت‌ترین چیز قسمت نوشتن نیست، بخش نمایش است.

بنابراین، نظم و انضباط شخصی مهم است، زیرا به شما کمک می‌کند تا به طور مداوم حاضر شوید و آنچه را که گفته‌اید انجام دهید، حتی اگر تمایلی به انجام آن ندارید. حتی زمانی که انگیزه کم است یا وجود ندارد و حتی زمانی که کسی نیست که شما را تشویق کند.

من به آن به عنوان سیستمی فکر می‌کنم که شما را به موفقیت سوق می‌دهد، بدون توجه به آنچه در سر راه شما قرار می‌گیرد. یا به طور واضح‌تر، می‌توانیم از نقل قول زیر برای نشان دادن اهمیت نظم و انضباط در زندگی استفاده کنیم:

"بعضی از مردم رویای موفقیت را می‌بینند، در حالی که افراد دیگر هر روز صبح از خواب بیدار می‌شوند و آن را محقق می‌کنند." وین هویزنگا

بیایید یک بازی انجام دهیم، به من بگویید در مورد موارد زیر چه احساسی دارید: رهایی از چرخه بدهی، یکسانی شرکت و تلاش برای استقلال مالی، غیرممکن به نظر می رسد، درست است؟

حالا اگر به شما بگویم که جی.کی. رولینگ، نویسنده مجموعه مشهور "هری پاتر"، زمانی که شروع به نوشتن اولین کتاب خود کرد، یک مادر مجرد در بهزیستی بود، چه؟

داستان موفقیت جی.کی. رولینگ به تنهایی شایسته یک کتاب است. این داستان به ما نشان می دهد که با عزم و اراده می توانیم از زندگی که نمی خواهیم فرار کنیم و به زندگی ای که می خواهیم برسیم.

بیایید یک بازی دیگر انجام دهیم، به من بگویید در مورد این موضوع چه احساسی دارید: تبدیل بدن خود از یک فرد معمولی به یک چهره نمادین در دنیای تناسب اندام. در این سن؟ غیرممکن به نظر می رسد، نه؟

اما اگر به شما بگویم که دیوید گوگینز، نویسنده کتاب پرفروش "نمی‌تواند به من صدمه بزند"، بدن اضافه وزن خود را با تمرینات سخت و رژیم غذایی سخت به بدنی لاغر و عضلانی تبدیل کرد، چه؟

مطمئناً، اینها داستان‌های پیروزی خارق‌العاده‌ای هستند. اما چیزی که من اینجا می‌خواهم به آن اشاره کنم، ایده تعهد است. مفهوم پیگیری روزانه اهداف شما، حتی زمانی که دشوار است. مطمئناً جی.کی. رولینگ کل کتاب را در یک روز یا حتی یک هفته تمام نکرد.

بنابر گزارش‌ها، هفت سال طول کشید تا او ایده پسر عینکی را که با چوبدستی جادو می‌کند، به کتابی تبدیل کند. هفت سال تلاش، هفت سال تعهد، هفت سال شک به خود اما او تسلیم نشد. و به همین دلیل است که امروز او یکی از مشهورترین نویسندگان جهان است.

هدف اصلی نظم و انضباط، ایجاد پل بین وضعیت فعلی شما و وضعیت مطلوبتان است. به عبارت دیگر، نظم و انضباط ابزاری است که به شما کمک می‌کند تا به اهدافتان برسید.

• شما نمی‌توانید تا آخر هفته کتابی منتشر کنید، اما با جلسات نوشتن روزانه، می‌توانید در عرض یک سال این کار را انجام دهید.
• شما نمی‌توانید وزن اضافی خود را تا فردا کم کنید، اما با تمرینات روزانه، می‌توانید در عرض یک سال به تناسب اندام برسید.
• شما نمی‌توانید تا فردا وضعیت مالی خود را ساماندهی کنید، اما با برنامه‌ریزی روزانه، می‌توانید در عرض یک سال به ثبات مالی برسید.

بنابراین، نظم و انضباط به شما کمک می‌کند تا از نقطه A (مکان فعلی خود) خارج شوید. به نقطه B (مکان مورد نظر خود) برسید. مهمتر از همه به شما کمک میکند تا در مسیر رسیدن به اهدافتان ثابت قدم بمانید.
 

نکته جالب توجه در مورد نظم و انضباط این است: تصور کنید اگر نظم و انضباط را از زندگی خود حذف کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ زمانی که خودکنترلی و انضباط شخصی را از ابزارهای خود حذف کنید، اتفاقات جالبی شروع می‌شود.

در صبح، زمانی که ساعت زنگ می‌زند، عمیق‌تر در پتوها فرو می‌روید، غرق در سعادت و بی‌خبر از گذر زمان. هنگامی که بالاخره از خواب بیدار می‌شوید، مسواک زدن را با بی‌میلی انجام می‌دهید و برای صبحانه، فقط به دنبال چیزهایی مانند بستنی با کیک شکلاتی هستید.

در محل کار، اوضاع به طرز چشمگیری تغییر می‌کند. به جای تمرکز بر انجام بهترین کار خود، به طور کامل از کار اجتناب می‌کنید و در دنیای میم‌ها و ویدیوهای گربه غرق می‌شوید.

در سوپرمارکت، قفسه‌های سالمی که قبلاً به طور مرتب از آنها خرید می‌کردید، حالا فقط دکوری بی‌معنی هستند. شما در بخش تنقلات به سر می‌برید و سبد خرید خود را با هرمی از چیپس پر می‌کنید.

توانایی شما برای به تاخیر انداختن رضایت از بین رفته است. سالم‌ترین چیزی که در سبد خرید شما پیدا می‌شود، یک بسته اسنک بار کم قند است، فقط به این دلیل که در حراج است. وقتی به خانه می‌رسید، مبل شما تبدیل به لانه شما برای بقیه روز می‌شود.

از آنجایی که تمام وعده‌های غذایی شما با چیپس و تنقلات همراه است، نیازی به ظرف یا لیوان ندارید. شما در یک ماراتن بی‌وقفه از تماشای تلویزیون و پرخوری غرق می‌شوید، و بدون هیچ ترسی در دریای رسانه‌های اجتماعی به دنبال چیزهای جدیدی برای مصرف هستید.

در این سناریوی بدون نظم و انضباط، زندگی ما به تجسمی زنده از هوس و میل تبدیل می‌شود. مسئولیت‌ها فقط به پیشنهاد تبدیل می‌شوند، روال‌ها مانند یک نیروی شیطانی به نظر می‌رسند که می‌خواهد شما را از لذت زندگی محروم کند، و سلامتی... خوب، سلامتی فقط یک مفهوم نظری برای دانشمندان است.

اهمیت نظم و انضباط شخصی این است که بدون آن، شما برای همیشه در منطقه آسایشی خود گیر خواهید کرد، منطقه‌ای که به تدریج در حال کوچک‌تر شدن و زوال است.

با نظم و انضباط، اگرچه ممکن است گاهی اوقات از تمرین خود صرف نظر کنید یا به یک کیسه چیپس پرچرب پناه ببرید، اما وظایف روزانه خود را به طور کلی بدون مشکل انجام خواهید داد. شما بدون توجه به احساسات یا سطح انرژی خود، از رختخواب بلند می‌شوید و به کارهایی که باید انجام دهید، رسیدگی می‌کنید.

ممکن است صبح‌ها قبل از شروع تمرین احساس خستگی کنید، اما تسلیم وسوسه بازگشت به رختخواب نمی‌شوید. با وجود خستگی، تمرین را انجام می‌دهید. نظم و انضباط شما را وادار می‌کند تا کاملاً در کاری که نیاز به توجه شما دارد غوطه‌ور شوید.

پس از همه آنچه گفته شد، در اینجا چند دلیل برای نیاز به نظم و انضباط آورده شده است:
 

1. جهت‌دهی
2. احترام به زمان
3. پیشرفت مداوم
4. کنترل احساسات
5. تفکر بلندمدت

1- جهت دهی
نظم و انضباط به شما حس جهت می‌دهد و تلاش‌هایتان را در مسیر درست هدایت می‌کند. وقتی منضبط هستید، به وضوح می‌دانید که چه کاری باید انجام دهید و این آگاهی شما را به یک فرد موفق تبدیل می‌کند.

تمرکز شما بر روی کارهای مهم معطوف می‌شود و با قاطعیت از انجام کارهای بی‌اهمیت و وقت‌گیر دوری می‌کنید. به طور خلاصه، نظم و انضباط مانند یک قطب‌نمای دقیق عمل می‌کند و شما را در مسیر پرچالش زندگی روزمره راهنمایی می‌کند.

 2- احترام به زمان
هنگامی که به تعهدات خود احترام می‌گذارید، پدیده‌ای شگفت‌انگیز رخ می‌دهد: درک عمیق‌تر از ارزش هر لحظه زندگی.

دیگر تمایلی به بطالت گذراندن زمان در مقابل صفحه نمایش و بدون انجام هیچ کار مفید نخواهید داشت. برنامه‌ریزی دقیق و اثربخش برای استفاده از زمان و انتخاب معاشرت‌هایتان به اولویت شما تبدیل می‌شود.

3- پیشرفت مداوم
نظم و انضباط بستر لازم برای پیشرفت مستمر را فراهم می‌کند. مهم نیست که چه دستاوردی داشته‌اید، بلکه مهمتر آن است که به طور مداوم تلاش کنید.

شما می‌توانید در یک دوره سه ماهه به عنوان پرفروش‌ترین نماینده شرکت خود شناخته شده و پاداش قابل توجهی دریافت کنید، اما این به معنای رها کردن جلسات و وظایفتان پس از دریافت پاداش نیست.

برای حفظ شغل و ارتقای سطح خود، باید به طور مداوم تلاش و تعهد خود را حفظ کنید.

همین منطق در مورد همه چیز صدق می‌کند:

• برای داشتن بدنی سالم یک بار رفتن به باشگاه کافی نیست، باید به طور مداوم ورزش کنید.
• برای داشتن رابطه‌ای قوی با همسرتان یک بار رفتار خوب کافی نیست، باید به طور مداوم تلاش کنید و رابطه را تقویت کنید.
• برای جذب مخاطب به وبلاگتان نوشتن یک مقاله کافی نیست، باید به طور مداوم محتوا تولید کنید.

نظم و انضباط نه تنها پیشرفت مداوم را تضمین می‌کند، بلکه به شما کمک می‌کند تا به هویت ایده‌آلتان نزدیک‌تر شوید.

4- کنترل احساسات
نظم و انضباط فقط به معنای انجام کارهای ناخوشایند نیست، بلکه نقشی حیاتی در تنظیم احساسات و نحوه واکنش به انگیزه‌های طبیعی ما ایفا می‌کند.

با تسلط بر انضباط شخصی، یاد می‌گیریم که در برابر اتفاقات ناگهانی که ما را به انجام کارهای نسنجیده سوق می‌دهند، مقاومت کنیم.

به عنوان مثال، در مواجهه با تحریکات، به جای فریاد زدن، یک قدم به عقب برمی‌گردیم و با آرامش و احترام پاسخ می‌دهیم.

5- تفکر بلندمدت
نظم و انضباط تفکر بلندمدت را تقویت می‌کند. اثر مرکب اعمال روزانه به شما کمک می‌کند تا ثمره‌ی تلاش‌هایتان را ببینید و ارتباط بین اقدامات روزمره و اهداف بلندمدت تان را آشکار می‌کند.

در این شرایط، انتشار کتاب دیگر غیرممکن به نظر نمی‌رسد، زیرا می‌دانید که با پایبندی به یک روال نوشتن، می‌توانید به این هدف دست پیدا کنید. همچنین، تلاش و هزینه کردن برای رسیدن به تناسب اندام، با پایبندی به یک برنامه تمرینی، دور از دسترس نخواهد بود.

نکته کلیدی این است که با نظم و انضباط، درک می‌کنید که اگرچه هر کار به تنهایی ممکن است ناچیز به نظر برسد، اما انجام آن ضروری است.

بنابراین، یک جلسه تمرینی را رها نمی‌کنید نه به این دلیل که فکر می‌کنید یک جلسه آنچنان موثر نیست، بلکه به این دلیل که می‌دانید تکرار روزانه آن در طول یک سال، شما را به اهدافتان می‌رساند.
 

معمولاً تصور می‌کنیم که برای نظم و انضباط، باید زندگی پر هرج و مرج فعلی خود را با برنامه‌ای دقیق و بدون انحراف جایگزین کنیم. اما واقعیت این است که شما مجبور نیستید مانند یک ربات زندگی کنید و هر ثانیه از روزتان را برنامه‌ریزی کنید.

اگر سعی کنید هرگز از مسیر تعیین شده خود دور نشوید، دیوانه خواهید شد. من این روش را امتحان کرده‌ام. در مقطعی از زندگی‌ام، تصمیم گرفتم که هر کاری با برنامه‌ریزی دقیق انجام شود و روز من باید با نظم بسیار دقیقی برنامه‌ریزی شود.

اما وقتی چیزهای غیر منتظره اتفاق می‌افتاد (که همیشه اتفاق می‌افتند) این انحرافات از برنامه‌ریزی اولیه منجر به خشم و بی‌ثباتی عاطفی من می‌شد. من به نوعی خود را متقاعد کرده بودم که جهان باید طبق برنامه من بچرخد.

خب، من درس مهمی را آموختم: شما نمی‌توانید هر دقیقه از زندگی خود را با موفقیت محاسبه و برنامه‌ریزی کنید. اما می‌توانید دیدی کلی از آنچه می‌خواهید در هر روز به دست آورید داشته باشید.

بیایید تفاوت این دو را بررسی کنیم:

برنامه روزانه دقیق:

ساعت 5 صبح از خواب بیدار شوید. از ساعت 5:05 تا 5:20 صبح ورزش کنید. در ساعت 5:25 صبح شکرگزاری کنید. سپس از 5:30 تا 5:50 صبح حداقل 10 صفحه کتاب مطالعه کنید. ساعت 6 شروع به نوشتن کنید. حداقل 1000 کلمه بنویسید.

این برنامه روی کاغذ بی‌نقص به نظر می‌رسد، حتی یک ابزار برنامه‌ریزی مبتنی بر هوش مصنوعی هم به توانایی برنامه‌ریزی شما حسادت می‌کند.

اما...

اما چه اتفاقی می‌افتد اگر زنگ ساعتتان را از دست بدهید و ساعت 5:10 صبح از خواب بیدار شوید؟ اگر بخواهید کمی بیشتر در دفتر خاطراتتان بنویسید چه؟ اگر بخش خاصی از کتاب آنقدر جالب باشد که بخواهید چند دقیقه به آن فکر کنید؟ یا حتی، اگر فقط 500 کلمه بنویسید - اما به گونه‌ای که نیازی به ویرایش نداشته باشد، در مقابل 1000 کلمه بی‌ربط؟

همه این "مشکلات" مربوط به تمایل ما، به داشتن یک روال روزانه عالی هستند. مربوط به این باور نادرست است که ما حتی می توانیم یک برنامه روزانه کامل داشته باشیم. اما چنین چیزی وجود ندارد.

راه حل این است که یک روال روزانه منعطف برای خودتان طراحی کنید. این روال به شما نظم و جهت می‌دهد، و در عین حال انعطاف‌پذیری لازم را نیز به شما می‌دهد. با این روش، شما هم از نظر عاطفی متعادل خواهید بود و هم از انجام کارهایتان رضایت خواهید داشت.

به عنوان مثال، به جای ناامیدی و تشکیل یک حلقه بی پایان که در آن همه چیز در ساعت تکرار می شود، می توانید موارد فوق را به موارد زیر تبدیل کنید:

صبح بیدار شوید
شکرگزاری
خواندن
نوشتن

شما بیشتر روی انجام فعالیت ها متمرکز هستید:

به جای اینکه نگران زمان باشید، روی انجام کارهایی که برای شما مهم هستند تمرکز کنید. این می تواند به شما کمک کند تا کارآمدتر و سازنده تر باشید.

اگر در حین انجام یک کار گیر کردید، اشکالی ندارد! به جای تسلیم شدن، به کار دیگری بروید و بعداً به سراغ آن کار برگردید. مهم این است که به تلاش خود ادامه دهید و از پیشرفت خود لذت ببرید.

با توجه به موارد فوق، من برنامه عملیاتی زیر را پیشنهاد می‌کنم که می‌تواند به شما کمک کند تا شیوه زندگی سازمان‌یافته‌تری را بپذیرید این برنامه به اندازه کافی انعطاف‌پذیر است که زندگی شما را شبیه به زندگی در ارتش نکند.

این برنامه شامل چهار مرحله است:

1. تصمیم بگیرید: 

تمام کارهایی که باید انجام دهید را بنویسید. وظایف خود را بر اساس نوع، فوریت و اهمیت دسته‌بندی کنید. برای هر دسته از وظایف، اولویت‌بندی کنید. مشخص کنید که کدام وظایف باید زودتر انجام شوند و کدام وظایف می‌توانند به تعویق بیفتند. شما مجبور نیستید وظایف خود را در ساعات خاصی انجام دهید. این بخش مانند یک برنامه‌ریز عمل می‌کند و به شما کمک می‌کند تا وظایف خود را به طور موثر انجام دهید.

2. انجام دهید: 

همانطور که نایک سال‌ها پیش گفت: فقط انجامش بده! گاهی اوقات بهترین راه برای انجام کارها، صرفاً شروع کردن است. البته، همیشه به این سادگی نیست. موانع و چالش‌هایی وجود دارند که می‌توانند انجام کارها را دشوار کنند. اما آنچه ساده است، انجام بخشی از فعالیت است که می‌تواند به شما کمک کند تا به جلو حرکت کنید. حتی اگر نمی‌توانید کل کار را در یک زمان انجام دهید.
به عنوان مثال اگر می‌خواهید یک مقاله بنویسید، اما زمان کافی ندارید، می‌توانید فقط چند پاراگراف بنویسید. نکته مهم این است که شروع کنید و به طور مداوم ادامه دهید. حتی گام‌های کوچک می‌توانند در بلندمدت به نتایج بزرگی منجر شوند.

3. تکرار: 

تکرار کلید موفقیت است. کمال‌گرایی می‌تواند مانعی بزرگ در مسیر پیشرفت باشد. به جای اینکه منتظر بمانید تا همه چیز کامل باشد، شروع کنید و در حین انجام کار یاد بگیرید و پیشرفت کنید. هدف را تکرار کنید.

4. بهبود دهید: 

به دنبال راه‌هایی برای بهبود فعالیت های خود باشید. همیشه راه‌هایی برای بهتر انجام کارها وجود دارد. با جستجوی مداوم راه‌های بهبود، می‌توانید کارایی، اثربخشی و رضایت خود را از کارتان افزایش دهید.
 

چرا  نظم و انضباط شخصی مهم است؟ نظم و انضباط شخصی نقش حیاتی در رسیدن به موفقیت در زندگی ایفا می‌کند. در ادامه به چند دلیل کلیدی برای اهمیت نظم و انضباط اشاره می‌کنیم. گاهی اوقات وسوسه می‌شویم که تصویری از یک زندگی موفق را به نمایش بگذاریم.

درست است که می‌توان با استفاده از کارت اعتباری، ظاهری فریبنده از ثروت و موفقیت ایجاد کرد. خرید ماشین‌های لوکس، لباس‌های گران‌قیمت و دیگر اقلام تجملی، تصویری از یک زندگی ایده‌آل را در شبکه‌های اجتماعی به نمایش می‌گذارد. اما این هیجان تا چه زمانی پایدار خواهد بود؟

لایک‌ها و نظرات مجازی می‌توانند حس رضایت و تأیید را به طور موقت ایجاد کنند، اما این حس زودگذر است و به دنبال آن، نیاز به تأیید بیشتر و بیشتر به وجود می‌آید. این چرخه معیوب می‌تواند منجر به احساس پوچی، اضطراب و نارضایتی از زندگی شود.

در مقابل، نظم و انضباط شخصی راهی پایدار برای رسیدن به رضایت و موفقیت واقعی است. با تمرکز بر اهداف و ارزش‌های شخصی، فرد می‌تواند به طور عاقلانه از منابع خود (زمان، پول و انرژی) استفاده کند و به دستاوردهای واقعی در زندگی دست یابد.

هیجان ناشی از نظم و انضباط شخصی درونی و پایدار است. به جای وابستگی به تأیید دیگران، فرد از پیشرفت خود، یادگیری مهارت‌های جدید و رسیدن به اهدافش لذت می‌برد. این حس رضایت درونی، پایه‌ای قوی برای ساختن یک زندگی شاد و معنادار است.

اما چگونه خود را تحت تأثیر قرار می دهید؟
 

• حضور مداوم به معنای تعهد به اهداف و ارزش‌هایتان است. حتی زمانی که تمایلی به انجام کارها ندارید، حضور مداوم به شما کمک می‌کند تا به پیشرفت خود ادامه دهید.
• صرفه جویی مداوم پول به شما کمک می‌کند تا به اهداف مالی خود برسید. با صرفه جویی مداوم پول، می‌توانید برای آینده خود سرمایه‌گذاری کنید. صرفه جویی مداوم پول به شما آزادی و استقلال مالی می‌دهد.
• یادگیری مداوم مهارت‌های جدید به شما کمک می‌کند تا در کاری که انجام می‌دهید برتر باشید.همچنین به شما کمک می‌کند تا با تغییرات سریع دنیای امروز سازگار شوید. یادگیری مداوم مهارت‌های جدید به شما اعتماد به نفس و انگیزه می‌دهد.

یکی از بزرگترین مزایای انضباط شخصی، تغییر در منبع رضایت است. پاداش لذت و احساس معنا به لحظه‌ای فرضی در آینده موکول می‌شود. این لحظه زمانی است که به هدف خود می‌رسید و کار به طور کامل تمام می‌شود.
با انضباط شخصی میتوانید دوزهای روزانه لذت را دریافت کنید. از عمل کردن به قول‌هایتان و انجام کارهایی است که باید انجام دهید لذت ببرید.

مزیت اصلی انضباط شخصی احساس غرور از عدم تحت تاثیر قرار گرفتن توسط مسائل بی‌اهمیت
همچنین هدایت زندگی در مسیر دلخواه است. انضباط شخصی به شما کمک می‌کند تا بر وسوسه‌ها غلبه کنید؛ به اهداف خود برسید و زندگی معناداری داشته باشید.

انضباط شخصی یک مهارت است که می‌توان آن را آموخت و پرورش داد. با تلاش و پشتکار می‌توانید انضباط شخصی را در زندگی خود ایجاد کنید و از مزایای آن بهره‌مند شوید.

"انضباط یعنی انجام مهم‌ترین کارهای روز، حتی زمانی که انگیزه‌ای برای انجام آن‌ها ندارید."
- ایوایلو دورمونسکی

با خواندن مقالات بیشتر راه‌های تقویت و ایجاد نظم و انضباط شخصی را یاد بگیرید.

Why Is Discipline Important? (And What Happens Without It)
برای کسب مشاوره جامع و کارآمد درباره دوره‌های موفقیت و توسعه فردی، لطفا با مشاوران آکادمی خورشید در ارتباط باشید.